بررسی رابطه میزان نگرش پایبندی مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
بررسی رابطه میزان نگرش پایبندی مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
این فایل دارای فرمت word می باشد.
فهرست مطالب
چکیده تحقیق
پیشگفتار
فصل اول
مقدمه
بیان مساله
اهمیت ضرورت و فواید تحقیق
هدف های تحقیق
فصل دوم
ادبیات پژوهش با تاکید بر مبانی نظری تحقیق
فرضیه تحقیق
تعاریف نظری
تعریف مذهب
تعریف دین
فصل سوم
روش اجرا تحقیق
جامعه آماری
روش تحقیق
اعتبار و روایی
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرض ها
فصل پنجم
نتیجه گیری
ارائه راهکارها
محدودیتها
فهرست مطالب
ضمائم
چکیده تحقیق
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین نگرش(پایبندی) مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی می پردازیم. فرضیه اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه بین نگرش(پایبندی) مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد و فرضیه های فرعی این پژوهش عبارت است از اینکه بین پایگاه اجتماعی زوجین ،بین سطح تحصیلات و بین آموزشهای قبل از ازدواج با رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد. برای بررسی این پژوهش ۶۰ نفر مرد و زن متاهل با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه افراد گروه نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش همبستگی استفاده شد. نتایج این تحلیل نشان داد که بین نگرش(پایبندی)های مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارد ،همچنین بین پایگاه اجتماعی افراد و آموزشهای قبل از ازدواجبارضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد اما بین سطح تحصیلاتو رضایت از زندگی زناشویی رابطه معنا داری وجود ندارد.
کلید واژه ها : نگرش(پایبندی) مذهبی –رضایت از زندگی زناشویی
مقدمه:
خانواده این واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده واز نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود و در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم و ارزشهای والا و مورد احترام و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهورعواطف انسانی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد، و مهد پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسانی به حساب آورد.
ازدواج فرایندی است که از کنش متقابل بین زن و مرد که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود بر پا داشته اند و به طور کلی عمل آنها مورد پذیرش قانون قرار گرفته است و این فرایند ازدواج نام دارد.همچنین ازدواج ارتباطی را میسازد که در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دارای تمامیتی است بی نظیر به عبارت دیگر ارتباطات انسانی دیگر یک بعد ازابعاد حیات را می پوشانند در حالی که زوجیت دارای ابعاد زیستی،اقتصادی،عاطفی و نیز روانی است به عبارت دیگرهمزیستی زوجین در درون خانواده آنان را چنان در گردونه ارتباطات مختلف ازدواج قرار میدهدکه به هیچ وجه قابل مقایسه با هیچ یک از ارتباطات انسانی نیست.
مذهب و خانواده دو نهادی بوده که همواره در مرکز بحثهای جامعه شناسی قرار داشته است چرا که در گستره جغرافیا و هر کجا که انسانی زیست می کندو در عمق تاریخ تا آنجا که نشانی از انسان ملاحظه شده خانواده وجود داشته و نیز انسان به پرستش اشتغال داشته است.
ارزشهای اخلاقی منبعث از دیانت از جمله اصول ثابت طبیعت انسان است که ریشه در نهاد انسان دارد.اهمیت تربیت اخلاقی تا آنجاست که پیامبر اسلام هدف خود را تکمیل اخلاق انسان میداند.
ادیان الهی در زمینه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی دستورات و فرامین مختلف دارند. مانند طریقه سخن گفتن، راه رفتن، روش برخورد با دوستان، پدر و مادر و دیگران و نحوه با دشمنان که از جمله ارزشهای اخلاقی می باشد در اسلام مورد اشاره قرار گرفته اند.به کار گرفتن رهنمودهای اخلاقی و تربیتی اسلام می تواند عامل مهمی در جلوگیری از بروز انحرافات،بزهکاریها،کاهش تنشهاو فشارهای روانی و ایجاد آرامش باشد.
بی گمان انسان حتی در سخت ترین شرایط الحادی و انکار وجود خدا در نخستین برهه رویارویی با بحران خطر و درماندگی تنها نامی که بر لب دارد نام خدا به هر واژه و هر زبانی است وتنها امیدی که در دل می پروراند یاری گرفتن از همین نیروست و همین نیروست که در وی آرامش نهاده و راه را برای کسب فضایل اخلاقی و انسانی و استقامت و سازگاری در برابر وقایع و ناملایمات زندگی اجتماعی گشوده است.
علی رغم همه تبلیغات مسموم علیه دینداری و تلاشهای دشمنان برای از بین بردن و گسترش جو بی اعتمادی در محافل و مجامع علمی روانشناسی روز به روز بر اهمیت ارتباط بین دین و سلامت روانی افزوده است و نشریات تخصصی متعددی چاپ شده است.
این پژوهش با توجه به نقش غیر قابل انکار نگرش نگرش(پایبندی) مذهبی در زندگی انسان،به بررسی رابطه نگرش(پایبندی) مذهبی و رضایتمندی زناشویی می پردازد.با امید این که بتواند زمینه ای بر تحقیقات گسترده و دقیق ایجاد کند.
بیان مسأله
حفظ موازین و شئون اسلامی در جامعه متحول امروز و تحکیم مودت و برادری و برابری انسانی و عدالت خواهی و آزاد منشی و روحیه ایثار و مقاومت در برابر نفوذ بیگانه و حفظ استقلال و انتقال بسیاری از سنن اسلامی و معیارهای اخلاقی به استحکام و بقای کانون گرم و صمیمی خانواده نیازمند است و در اینجاست که این همه شکل می گیرد و استمرار می یابد و در سطح جامعه و روابط وسیع اجتماعی بروز و ظهور می کند.
مزلو در سلسله مراتب نیازها اشاره به نیاز انسان به تعلق و محبت دارد، نیاز به محبت و تعلق در واقع نیاز به بودن با دیگری و نیاز بودن در لااقل یک رابطه صمیمانه و دوستانه است.
از دیدگاه اسلام ازدواج نه تنها به خاطر این نیست که زن و مرد از مصاحبت هم لذت ببرند بلکه ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی،ایجاد کانون پذیرایی نسل آینده است و سعادت نسل آینده،بستگی کامل به وضع اجتماعی خانواده دارد.
با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقاء خانواده و سلامت بهداشت روانی افراد جامعه قائل است،بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر می گردد و سرانجام ریشه دار شدن این مشکلات که منجر به جدایی میگردد ضروری به نظر میرسد.
دیدگاه اخلاقی و مذهبی هر فرد میتواند نحوه ومشکل سازگاری آن فرد مشخص کندو انسانی که معتقد به اصول اخلاقی و مذهبی است روشهای سازگاری خاص خود را دارد که از ویژگیهای آن،قدرت تحمل بالا،صبر مقاومت و توکل به خداوندهنگام مواجه با مشکلات و بلایاست.به درستی هیچ کس نمی تواند تاثیر نگرش مذهبی را در بهبود روابط انسانی و سازگاری در زندگی اجتماعی بشر نادیده بگیرد.
امروزه بیش ازهر زمان دیگرمیل به کنکاش و چالش گرفتن مذهب در حل بسیاری از معضلات اخلاقی اجتماعی انسان بوجود آمده است و هیچ کس نیست که بتواند نقش مذهب را انکار نماید.این مذهب آثار نیک فراوان داردکه یکی از آنها کاهش و رفع ناراحتیهاست.از جمله آثار نیک مذهب کاهش بیماریها و افزایش سطح سازگاری در انسان است و پیروان همه ادیان،عقیده دارند که علت ماندگاری مذهب این است که هم جزء خواسته های فطری و عاطفی بشر است و هم برخی از نیازهای اساسی انسان را به صورت منحصر به فرد تا مین می کند.
با توجه به این که انتظار می رود بین رضایتمندی زناشویی ونگرش نگرش(پایبندی)های مذهبی زوجین رابطه مثبت وجود داشته باشد لذا پژوهشگر قصد دارد ارتباط نگرش(پایبندی)های مذهبی و رضایت زناشویی را مورد سنجش و بررسی قراردهد.
سوال آغازین:
آیا بین میزان نگرش(پایبندی)مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی رابطه وجود دارد؟
اهمیت,ضرورت و فواید تحقیق:
خانواده قدیمی ترین و کهن ترین هسته طبیعی جامعه است که از بدو پیدایش بشر وجود داشته است و بدون خانواده هسته مرکزی هیچ اجتماعی بوجود نمی آید و در واقع خانواده حکم سلول را در ساختمان اندام موجودات داردو کانون حفظ سنتهای خانوادگی و اجتماعی است کانون خانواده مرکز تعلیم و تربیت،آموزش حس تعاون،وطن پرستی،گذشت و فداکاری و تمام خصایص عالی انسانی می تواند باشد.
تاریخ به ما می آموزد که تواناترین ملتها مللی بوده اند که خانواده آنهاقویترینبنیاد و سازمان را داشته است .بدون شک خانواده یک واحد اجتماعی است که در درون یک فرهنگ رشد میکند و شکوفا می شود و چنانچه ارزشهای برتر و متعالی که کمال فرد و رشد خانواده و تکامل جامعه را تامینمی کند و هنجارها و توقعات متقابل در رفتارهای متکی بر آنکه پیوند ناگسستنی با هدفها و اید ئولوژیها دارد،معنویت و کمال گرایی را در تعامل و همزیستی صرفاً مادی خانواده وارد نسازد،ممکن نیست به شناختی جامع از خانواده و جایگاه اعضای آن دست یابیم.
ضرورت و اهمیت پرداختن به مسائل خانواده از آن جهت است که انسان همیشه در خانواده زندگی می کند و به عبارت دیگر هیچ مرحله رشدی در زندگی نداریم که یک فرد در آن بی نیاز از خانواده باشد.هر فردی در مقاطع مختلف زندگی خود به ترتیب زمانی نوزاد،کودک،نوجوان و جوان خانواده هایی است که در آن به دنیا می آید و بلافاصله در مراحل بعدی پدر ،مادر،پدر بزرگ و مادربزرگ دیگر می گردد.از طرف دیگر هر فرد حساسترین زمان عمر خود را بدون اینکه طرحواره ای از نهاد های اجتماعی دیگر در ذهن خود داشته باشد در خانواده بسر می کند بدین ترتیب در اوان کودکی،سازمان نظام شناختی فرد متاًثر از تجربه های مربوط به خانواده پایه ریزی می گردد.بنابراین مسائل مربوط به خانواده ضروری تر از مطالعه مسائل مربوط به هر نهاد اجتماعی دیگر به نظر می رسد.
یکی از مشکلات اجتماعی خانواده ها در سطح جهانی مساًله طلاق است و به نظر می رسدمهمترین مشکلات اجتماعی جامعه ما هم باشد زیرا کانون گرم خانواده را که مقدسترین و ارزشمند ترین کانون ماست از هم می پاشد.
طلاق و افزایش روزافزون آن در قرن حاضر برای زنان و مردان متاًهل و کسانی که در تدارک تشکیل خانواده هستند زنگ خطری بشمار می آید که مستلزم دارا بودن بصیرت کافی و آگاهی عمیقتر زنان و مردان از خصوصیات اخلاقی و روحی همدیگر در هنگام ازدواج است.در حال حاضر بسیاری از کشورهای صنعتی و پیشرفته میزان طلاق تا رقم۵۰ درصد افزایش یافته است.
بر اساس داده های موجود نسبت آمار طلاق به ازدواج در ایران در سالهای مختلف حالتی نوسان دار و بدون ثبات دارد به طوری که به نظر می رسد این روند به شکل مستقیم از جریانهای اقتصادی ،اجتماعی،سیاسی و مذهبی تاًثیر می پذیرد .
علاوه بر آن آمار نشان می دهد در سال ۱۳۵۵ میزان طلاق ۷/۱۰ درصد بود در سال ۱۳۶۰کاهش یافته و به ۳/۸ درصد رسیده است در اوایل دهه ۶۰ شروع به افزایش نموده و در سال ۱۳۶۵ به ۳/۱۰ درصد رسیده از سال ۱۳۶۶تا۱۳۷۰ نسبت طلاقبه ازدواجنوسانهای خفیفی داردو در سال ۱۳۷۲ به کمترین حد ممکن در ۱۷ سال قبل یعنی ۳/۶درصد رسید . از سال ۱۳۷۳تا ۱۳۷۹نسبت طلاق به ازدواج بتدریج افزایش یافته به طوری که در سال ۱۳۷۹ رشد ۳/۸ درصدی را نشان می دهد .افزایش ۱۲ درصدی طلاق در آمارهای موجود سال ۱۳۷۹ نسبت به سال ۱۳۷۸ افزایش ۱۴ درصدی در سال ۱۳۸۰ نسبت به سال ۱۳۷۹ روند افزایش این معضل را در جامعه کنونی ما گوشزد می کند و در دو، سه سال اخیر این روند افزایشیهمچنان به قوت خود باقیست.
امعه مترقی و متعالی آن نیست که از جمیعت فراوان یا منابع سرشار برخوردار باشد بلکه جامعه مطلوب جامعه ای است که خانواده های مستحکم داشته باشد . روشن است که هرگاه جامعه ای از خانواده های متعادل و استوار برخوردار باشد که به طور طبیعی فرزندان سالم و متعالی در آن پرورش می شوند در بزرگسالی از ارزشهای واقعی آن جامعه محسوب خواهند شد پس ثروت واقعی جامعه برخورداری از نیروی انسانی شایسته که در خانواده هایی متعادل پرورش یافته اند می باشد.
به نظر می رسد یکی از عوامل تاثیر گذار در استحکام خانواده نگرش(پایبندی) مذهبی زوجین باشد.لذا در تحقیق سعی می شود به ارتباط بین نگرشهای مذهبی افراد در رضایت آنها از زندگی زناشویی پرداخته شود تا روشن سازد آیا افرادی که از نظر نگرش(پایبندی) های مذهبی در سطح بالایی هستند آیا در رضایت از زندگی زناشویی هم نمره بالایی کسب می کنند یا خیر.
هدف های تحقیق:
هدف اصلی این پژوهش تعیین ارتباط بین میزان نگرش(پایبندی) مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی جهت ارائه پیشنهادات و راهبرد های لازم به زوجها به منظور پیشگیری و کاهش نارضایتی و ناسازگاری آنها می باشد.
مذهب و نگرش مذهبی
مفهوم نگرش
واژه Attitudeاز کلمه لاتین Aptitudeاخذ شده است که به معنی تناسب و استعداد می باشد و در زبان فارسی معادلهای بسیاری برای این واژه بیان شده است که تعدادی بدین شرح است:
نگرش – گرایش- وضع روانی – وضع رفتاری – باز خورد – طرز تلقی -وجه نظر- شیوه-تلقی-طرز تفکر-اعتقاد رویه-تمایل و …
ما در این بحث معادل نگرش و گرایش را برای واژه Attitudeانتخاب می نمائیم پیش از پیدایش مفهومنگرش توجه غالب روانشناسان به مفهوم غریزه معطوف بود ولی ماهیت واقعی کار،متخصصان را واداشت تا در شکل گیری رفتار اجتماعی به اهمیت آداب و رسوم و محیط پی ببرند. آنچه این متخصصان نیاز داشتند مفهوم روانشناختی جدیدی بود که ا زسویی بتواند از مفهوم کاملاًمبهم و نا معین رسوم و نیروی اجتماعی فاصله بگیرد و از سویی دیگر از فطری گرایی دوری جوید این نیاز سبب شد تا آنان بتدریج مفهوم نگرش را در میان خود بپذیرند.
آلپوت نگرش را به صورت زیر مورد شناسایی قرار می دهد : نگرش عبارتست از یک حالت آمادگی عصبی و ذهنی که توسط تجربیات گذشته، فرد سازماندهی می دهد و تاثیر مستقیم و پویا بر پاسخهای فرد به تمام اشیاء و موقعیتهایی که به وی مربوط میشوند دارد.( آلپوت)
به طور کلی میتوانیم بگوئیم آدمی در طول زندگی با چیزهایی گوناگون سو و کار دارد و نسبت به این چیزها در او شناختهای معین واحساسات بخصوص پدید می آید ونوعی آمادگی در او برای عمل نسبت به چیز معینی را نگرش شخصی به آن چیز می خوانیم.
فایل مورد نظر دارای پرسشنامه می باشد.
رضایت از زندگی زناشویی نگر شهای مذهبی زوجین
روابط موفق در زندگی زناشویی
دانلود کامل مقاله بررسی رابطه میزان نگرش پایبندی مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
مطالب مرتبط بیشتر:
پایان نامه توانمند سازی کارکنان کلید بهره وری سازمان
بررسی رابطه بین سبک اسناد و سلامت روانی در بین…
بررسی رابطه تیپ شخصیت درونگرا و برونگرا با ارتباط پنهانی…
پایان نامه بررسی میزان اضطراب و ارتباط پنهانی با جنس…
بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی بین…
بررسی تاثیر بازی گروهی و با قاعده مدارس آمادگی بر…
مدیریت منابع انسانی
پایان نامه بررسی نظرسنجی پدیده وندالیسم در بین نوجوانان
بررسی عملی بودن اعتبار روایی و نرم یابی پرسش نامه…
پایان نامه بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی
پایان نامه بررسی عوامل موثر بر گسترش روحیه خدمتگذاری در…
پایان نامه بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان
پایان نامه بررسی علل طلاق و رابطه آن با فرار…
پایان نامه سلامت روانی افراد در ازدواج های سنتی نیمه…
دانلود کامل بررسی رابطه میزان نگرش پایبندی مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
فایل دارای فرمت wordمی باشد.
فهرست مطالب
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت پژوهش
متغیرها
فصل دوم
پیشینه تحقیق
تعریف افسردگی
نظریه های مربوط به افسردگی
پیشینه و ادبیات
فصل سوم روش تحقیق
روش انجام پژوهش
ابزار اندازه گیری
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم نتیجه گیری
محدودیت های پژوهشی
پیشنهادهای پژوهش
بحث و نتیجه گیری
منابع
مقدمه:
اشغال صحیح و گزینش افراد مناسب برای انجام مشاغل از مهمترین عوامل موثر ارزشمند اقتصادی و اجتماعی جامعه و تامین کننده سلامت روانی انسان ها و نیل به خود کفاوی مملکت و بی نیازی از دیگران محسوب می شوند. اشغال یکی از اساسی ترین فعالیت های زندگی انسان به شمار می رود و هر فردی به خاطر امرار معاش و تراوم زندگی باید ساعاتی از او قاتلش را کار کند. اشغال واقعه ای از زندگی است. که برای همه انسانها در بر همه ای از زمان اتفاق می افتد و هیچ کسی را گریزی از آن نیست همچنین بقاء و رسند جامعه به اشغال وابسته است جوامعی که انسانهای فعال و کار آمد دارند بر زندگی خوش حاکند و به انواع گوناگون در تعیین شیوه زندگی جوامع دیگر اثر می گذارند. رضایت شغلی تعیین کننده مهمی در رضایت از زندگی است و تمام رفتار ها و روابط انسان به طور مستقیم یا غیر مستقیم از چگونگی اشتغال او متاثر است. مفاسد اجتماعی به دلایل متعدد ریشه مهمی بیکاری دارند و از طریق اشتغال می توان بسیاری از این نابه سامانیها را بر طرف کرد با توجه به موارد بالا و نکات بسیار زیادی که در زمینه اهمیت اشتغال مناسب وجود دارد آیا نباید گام های بیشتری برای اشغال مناسب افراد بر داشته شود؟ آیا نباید صلاحیت های انسان با ویژگی های شغلی آنان منطق باشد؟ مسلماً بخش مهمی از تصمیمات رسمی یا غیر رسمی –مقدمه اشتغال موفقیت آمیز است. انسان در رشته ای که تحصیل می کند باید در آینده شاغل شود خصوصاً در جامعه ها که محدودیت های آموزشی از نظر نیروی انسانی و نیز امکانات وجود دارد باید به همسوئی تصحیلاتبا شاغال آینده خود توجه بیشتری مبذول شود. این روز ها تقریباً همه از افسرده بودن صحت می کنند ولی افسردگی به راستی چیست آیا این اصلاح پزشکی نظیر عفونی شدن است یا به مفهوم عامیانه ی بی دل و دفاع بودن نزدیکتر است. وقتی حرف از افسردگی می زنید دقیقاً منظورتان چیست برخی از مردم آنرا یک واکنش عاطفی در قبال زندگی می باشد و برخی افسردگی را به عنوان یک بیماری به شمار می آورند موضوع این تحقق بیان رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی است و به دنبال این است که تعین کند آیا بین نارضایتی شغلی و افسردگی رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
نتیجه چنین تحقیقاتی می توان در جهت گسترش بهداشت روانی در محیط های صنعتی ، اداری و آموزشی مثمرثمر باشد
بیان مسئله و موضوع تحقیق :
افسردگی یک حالت روانی است که با احساس و بی کفایتی، دلسردی، ناامیدی، کاهش در فعالیت یا عکس العمل و بد بینی و غمگینی همراه است همچنین شغلی را که انتخاب می کنید اگر به آن علاقه مند نباشید و فقط به این علت که در دسترس بوده به آن اشتغال ورزید ممکن است بعداً برایتان خسته کننده، نامطبوع و ناراحت کننده شود حال سوالی که در این مطرح می شود که آن میزان افسردگی در میان افرادیکه از شغل خود ناراضی هستند و یا از شغل خود راضی هستند یکسان است یا خیر؟ بنابراین این موضوع تحقیق چنین خواهد بود.
اهداف تحقیق: هدف کلی تحقیق بررسی تاثیر نارضایتی شغلی در افسردگی افراد، هدف ویژه تحقیق –مقایسه میزان افسردگی در افرادیکه رضایت شغلی دارند و افرادیکه از شغل خود نارضایتی هستند و اینکه آیا افرادیکه از شغل خود رضایت ندارند افسرده ترند؟
اهمیت پژوهش :
اشتغال به عنوان یک ضرورت در زندگی فردی و اجتماعی مطرح می گردد در این مهنی که هر انسانی جوانی گذران زندگیش باید به اشتغال بپردازد همچنین بعت و تداوم جامعه به اشتغال انسانها بستگی دارد؛ از اینرو هر کسی باید سرانجام با توجه به استعداد و رغبت خویش و نیازها و امکانات مناسبی را بر گزیند بنابراین انتخاب درست زمانی امکان پذیر است که فرد دست راهنمائی صحیح قرار گیرد. لذا ما در این مجموعه سعی در فهماندن مسائل مهم و همچنین عوامل موثر در اشتغال خواهیم پرداخت که این امر باعث دادن پاره ای اطلاعات در زمینه اشتغال باشد که بتوان از افراد با استعداد های متفاوت در زمینه های شغلی مناسب استفاده کرد.
تعریف افسردگی :
هم افسردگی که خصوصیات آن عبارتست از اندوهگین و در بعضی از موارد تقلیل فعالیتو هم مانی (شیدایی) که مشخصات آن اغلب به صورت تهییج یا افراط در کار و فعالیت است تحت عنوان اختلالات عاطفی قرار می گیرد و یکی از این دو افسردگی بسیار شایعتر است.
رفتار افسرده بدون هیچ جمله مانیایی می تواند زیر عنوان مختلف تقسیم بندی شود. اگر افسردگی یک حادثه معین زندگی باشد و هنگامی که تاثیر این حادثه از بین برود افسردگی در طبقه اختلال سازگار با خلق و خوی افسردگی قرار می گیرد و شخص به عنوان فرد مبتلا عاطفی مورد توجه واقع نمی شود. اگر افسردگی زیاد باشد. اختلال افسردگی شدید نامیده می شود. اگر شدت آن کمتر است یا کاملاً فرد عاجز و ناتوان نیست اختلال دیتمیک (افسرده خونی مزمن) یا طبق اصطلاح قدیمی آن نو رز افسردگی نامیده می شود. بعضی محققان اختلالات عاطفی را اختلالاتی می دانند که فقط به صورتیکی قطبی باشد. اختلالاتی که شامل حمله های مانی و افسردگی شدید باشد اختلال دو قطبی نامیده می شود. ولی اگر تا حدودیخفیفتر باشد اختلال ادواری خوانده می شود.
حالت احساس افسردگی :
اصطلاح افسردگی در صحبتهای برای توصیف یک حالت احساسی یک واکنش نسبت به یک موقعیت و یک سبک اختصاص رفتار مشخص مورد استفاده واقع می شود. احساس افسردگی به صورت غمگینی شناخته شده است. برای اکثر افراد به نظری می رسد که افسردگی تنها به صورت یک اندوه و ناشایستگی موقتی است که وقتی اوضاع تغییر کند ناپدید می گردد.
نوع دیگر افسردگی واکنش ماتم زدگی یا داغدیدگی است نوعی اندوهگینی که به دنبال مرگ یکی از افراد خانواده یا یاسی که با از دست دادن یک موضوع عشقی به وقوع می پیوندد. پساز دست دادن یک منسوب معتبر، اکثر بازماندگان تجربه ای را احساس می کنند که معمولاً ماتم زدگی نامیده شده است. این موضوع کاملاً طبیعی است. در واقع عدم ظهور واکنش ممکن است برای فرد در طولانی مدت بد باشد. خصو.صیات معمولی ماتم زدگی عبارت است از ناراحتیهای بدنی از قبیل آه کشیدن، کوفتگی گلوف احساس از خالی شدن توی دل واحساسی از ضعف ماهیچه ای.
شاید افسردگی مشکلی باشد که در بین افرادی که دارای مسائل روان شناختی هستند وجود دارد.
بررسیهای اجتماعی نشان می دهد که میزان با نمتای از افسردگی در بین کسانی ملاحظه می شود که برای مسائل خود در جستجوی کمک بر نیامده اند. در یک بررسی با لنسبه جدید لوس آنجلس بیشتر از ۱۹ درصد بزرگسالان در زمره افراد افسرده قرار گرفتند (مزریچر و دیگران ۱۹۸۱) در این عده تعداد زنان افسرده ۲برابر عده مردان افسرده و عده افسردگانی که از لحاظ اقتصادی در بیشترین سطح بودند سه برابر کسانی بود که در بالاترین سطح اقتصادی قرار داشتند. سایر محققان میزانی کمتر از آنچه برسی لوس آنجلس نشان داده است اعلام داشته اند مثلاً یک برسی در نیومون نشان داد که ۸/۶ درصد از افراد مورد تحقیق در موسسه کانکتی دارای افسردگی خفیف یا شدید بوده اند ( ویس من و دیگران ۱۹۸۱). اختلاف درصدها می تواند تا حدودی به این دلیل باشد که معیارهای نهایی متفاوت برای افسردگی به کار رفته است و تا حدودی هم به دلیل جوامع آماری که مورد بررسیقرار گرفته اند افسردگی یک مسئله مهم جهانی است در یک مطالعه داز مدت که درباره کسانی که از ۱۸۹۵ تا ۱۸۹۷ در اسیلند متولد شده بودند صورت گرفت ( مگلیسون ۱۹۷۸ ) شانس یک در هشت وجود داشت که در بعضی مواقع این افراد قبل از رسیدن به ۷۵ سالگی نوعی اختلال عاطفی داخل هر ساخته باشند نتایج حاصل از تعداد دیگری بیانگر مطالعات بیانگر آن است که خطر افسردگی یک قطبی برای مردان ۸تا ۱۳ درصد و برای زنان ۲۰ تا ۲۶ درصد است اختلال دو قطبی کمتر متداول و خطر آن کمتر از یک درصد ( در این مورد نیز خطر ابتلاءبرای زنانبیشتر از مردان است ابوید و مزمن ۱۹۸۱)
به کدام دلایل احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است؟
زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می شوند در واقع نسبت افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اختلاف افسردگی در میان دو جنس در موارد مربوط به اثرات بالینی بیماران مورد درمان واقع شده، برسیهایی اجتماعی افرادی که تحت درمان نبوده اند. مطالعات منجر به خودکشی و اقدامات مربوطبه خودکشی، یا واکنش نسبت به داغدیدگی ملاحظه گردیده است (مکرمن و وندنس ۱۹۸۰) این تفاوت افسردگی در بین دو جنس نه فقط در ایالات متحد و کانادا یا اروپای غربی بلکه به صورت جهانی وجود داشته.
وقتی در یک طبقه تشخیص نوعی اختلاف جنسی ظاهر می گردد متخصصان بالینی می خواهند علت آن را بدانند که : آیا این امر یک یافته واقعی است؟ آیا مربوط به بعضی از عوامل جامعه شناسی است، یا ناشی از بعضی از تاثیرات روشهای بهداشتی است؟ ( مثلاً زنان بیشتر از مردان از تسهیلات داروئی استفاده می کنند ) به این دلیل عده زنان افسرده بیشتر از مردان باشد که عده بیشتری از آنها برای معالجه میکنند گر چه این عوامل توسط بسیاری از پژوهندگان مورد توجه واقع شده است الکنون به نظر آشکار می رسد که هیچ یک از این دلایل نمی تواند این موضوع را تعیین نماید که چرا زنان بیشتر از مردان به افسردگی دچار می شوند این اختلاف در میزان وقوع افسردگی در بین زنان به نظری می رسد که واقعی باشد نه ساختگی (بیدن ۱۹۸۱، رادلوف وری ۱۹۸۱) آیا این موضوع مربوط به اختلاف زیست شناختی است؟ لزوماً نه هر چند دست کم بعضی از افسردگیها تصور می شود که از طریق ژنهای مربوط به کروموزممنتقل می شود اگر افسردگی وابسته به کروموزم Xاست این موضوع می تواند تبینی برای نسبت جنسی باشد. زیرا زنان دارای دو کروموزم Xهستند و بدین ترتیب بیشتر از مردان که یک کروموزمو یک کروموزم yدارند تحت تاثیر قرار می گیرند.علت ژنتیکی دیگر ممکن است توارث ویزه ای باشد که در یک جنس تعیین شده و تحت تاثیر محیطظاهر می گردد. تاثیر معمولی کمتری که جنس ممکن است داشته باشد داشتن آستانه بالاتری برای افسردگی است این موضوع با یافته هایی مطابقت دارد که در سطوح یکسان روانی به زنان شدت نشانه های بیماری را ۲۵ درصد بیشتر از مردان گزارش نموده اند ( اوهلن و دیگران ۱۹۷۴)
بعضی عوامل اجتماعی به عنوان عوامل مربوط به افسردگی شناخته شده از این عوامل عبارتند از : شغل و تحصیل پایین داشتن، تحت نظارت و سرپرستی بسیار کم بودن. فعالیتهای تفریحیاندک داشتن به بیماریهای ساری و جاری مبتلا بودن که زنان بیشتر از مردان در معرض چنین عوامل قرار دارند (رادلوف ورس ۱۹۷۹) هر چند وقتی که این متغیرهای کنترل گریده اند میزان افسردگی در زنان بالاتر از مردان بوده است.
نظریه های مربوط به افسردگی
دانلود پروژه بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
مقاله روانشناسی بیماریهای افسردگی شغلی
دلایل نارضایتی شغلی و افسردگ
دانلود کامل بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
مطالب مرتبط بیشتر:
مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با…
بررسی رابطه بین منع کنترل و رضایت زناشویی در زنان…
تنظیم خانواده
بررسی خلاقیت در افراد درونگرا و برونگرا
مقایسه رضایت شغلی پزشکان زن و مرد
بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه
بررسی و رتبه بندی مسایل و مشکلات مددکاران اجتماعی
ماهواره ها
بررسی تفاوت رشد اجتماعی افراد فاقد مادر و پدر
بررسی تاثیر معلولیت جسمی حرکتی بر میزان هوش بهر کودکان
بررسی اثربخشی آموزش تنش زدایی تدریجی و حل مساله در…
بررسی استرس شغلی در کارمندان شهرداری
تحولات و ابداعات در دوره نوسنگی
بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی…
رابطه سندرم پیش از قاعدگی با پرخاشگری در دانشجویان دختر
مقاله احترام معلم و دانش آموز
دانلود مقاله درمورد احترام معلم و دانش آموز
تحقیق درباره رشته روانشناسی
مقاله درباره احترام معلم و دانش آموز
چرا دانشآموزان برای معلمان خود احترام قائل نیستند؟
فهرست
مقدمه
چرا دانشآموزان برای معلمان خود احترام قائل نیستند؟
ارزشها در جامعه کمرنگ شدهاند
تعلیم، شغل معلمان قلمداد شده است
نظام آموزشی در برخورد با بیاحترامی جدی نبوده است
خانوادهها در آموزش ارزشها کمکاری میکنند
تغییرات جهانی، فرهنگهای بومی را تهدید و تحقیر میکند
امروزه معلمان تنها منبع برای کسب دانش نیستند
فرهنگهای دیگر بر ما تأثیر گذاشته است
بین نهادهای مختلف تربیتی همخوانی وجود ندارد
ارزشها در مدرسه آموزش داده نمیشوند
شأن و جایگاه معلمی برای دانشاموزان تبیین نشده است
بعضی از معلمان با روشهای تربیتی آشنا نیستند
بعضی افراد شایسته معلمی نیستند
وضع مالی معلمان خوب نیست
احترام ناشی از ترس از بین رفته است
بعضی از معلمان شأن معلمی را حفظ نمیکنند
بسیاری از معلمان عمل به علم را فراموش کردهاند
رسانههای جمعی به معلمان نپرداختهاند
چه باید کرد؟
الف) خانواده
ب) مدرسه
. آموزش مستقیم
آموزش مفاهیم و مصداقها
آموزش ارزشها به صورت ناخواسته
نوع برخورد و ارتباط در کلاس
ج) معلمان
د) جامعه
هـ) هماهنگی بین همه نهادها
فهرست منابع
مقدمه:
لغتنامه «دهخدا»، «احترام» را حرمت داشتن، بزرگ داشتن، بزرگداشت و پاسداشت معنی میکند و برای «حرمت» معانی منزلت، قدر، بزرگی، مرتبت و عظمت را بر میشمارد.
بدین ترتیب میتوان احترام گذاشتن را به معنی بزرگداشتن، قدر و منزلت و مرتبت و عظمت قائل شدن و پاس داشتن دانست.
انسانها بدون توجه به اینکه در چه جامعهای زندگی میکنند، از چه فرهنگ و تمدنی برخوردارند و دارای چه دین و مذهبیاند، افراد و اشیایی دارند که برای آنها احترام قائلاند. تعیین این که انسانها به چه چیزها و اشخاصی احترام میگذارند و برای چه چیزی احترام قائل نیستند، بسیار سخت و دشوار است، زیرا دیدگاه هر فرد درباره جهان و هستی و اهمیت و اعتباری که برای چیزهای مختلف قائل است موجب میشود که او برای اموری احترام قائل شده، اموری دیگر را بدون بزرگداشت و احترام رها کند.
سؤالی که در این جا مطرح میشود این است که به رغم ارزش و اعتباری که اسلام برای معلمی قائل شده و توصیههایی که برای احترام و اکرام به او مطرح کرده است، چرا روز به روز از میزان احترام دانشآموزان نسبت به معلمان کاسته میشود؟
برای پاسخگویی به این سؤال که موضوع این مقاله است، ابتدا دلایل کم شدن احترام دانشآموزان به معلمان را بر شمرده و سپس راهکارهایی برای جلوگیری از این مسئله یا کاهش آن ارائه دادهایم.
چرا دانشآموزان برای معلمان خود احترام قائل نیستند؟
سؤالی که در این جا مطرح میشود این است که به رغم همه ارزش و اعتباری که اسلام برای علم و معلم قائل است، چرا از احترامی که دانشآموزان به معلم میگذاشتهاند کم شده و روز به روز این احترام و اکرام کمرنگتر میشود؟ دلایل این کمتوجهی فراوان است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره خواهیم داشت.
۱٫ ارزشها در جامعه کمرنگ شدهاند:
اگر چه جامعه امروز ایران ظاهراً جامعهای مذهبی است، اما ارزش و اعتبار بسیاری از فضیلتهای اخلاقی در آن، به ویژه در میان جوانان و نوجوانان، کمرنگ شده است. دلایل این امر فراواناند، اما از آن جا که بر شمردن آنها بحث اصلی این نوشته را به انحراف خواهد کشاند، فقط به نتایج این موضوع اشاره میکنیم.
آن چه مسلم است این است که امروزه جوانان بسیاری از ارزشها را نادیده گرفته، کسانی را که به رعایت آنها میپردازند مورد تمسخر و ریشخند قرار میدهند. به عنوان مثال زمانی سلام کردن و احترام گذاشتن به بزرگترها ارزش به شمار میآمد، ولی حالا دانشآموزانی که این ارزشها را رعایت میکنند، توسط دوستانشان متهم به خود شیرین کردن، توسری خور بودن و … میشوند. به عبارت دیگر، امروزه احترام به معلم در بین بسیاری از دانشآموزان امری بیهوده، کمارزش و کار دانشآموزان چاپلوس و خود شیرینکن است.
۲٫ تعلیم، شغل معلمان قلمداد شده است:
پیشترها رعایت ادب و حفظ حرمت کلاس و معلم ارزشی بالاتر داشت، اما در حال حاضر رعایت اصول اولیه ادب اجتماعی در مدارس جایگاهی ندارد و دانشآموزان نگاهی ابزاری به معلم دارند. آنان دلیلی برای احترام گذاشتن به معلم پیدا نمیکنند.
به نظر آنان معلمان افرادیاند که پول میگیرند تا مطالب کتاب را به آنها یاد بدهند و وظیفه دارند در هر شرایطی این کار را انجام دهند، بنابراین احترام قائل شدن برای آنها معنی ندارد. به بیان دیگر آنها معتقدند وقتی کسی پولی میگیرد تا کارش را انجام دهد، احترام گذاشتن به او و تکریم و تعظیم او کاری بی معنی و بی فایده است.
۳٫ نظام آموزشی در برخورد با بیاحترامی جدی نبوده است:
از آن جا که سیستم آموزشی کشور برنامه خاصی برای برخورد با دانشآموزانی که نسبت به معلمان بیاحترامی کنند، ندارند، دانشآموزان گستاخ و بیانضباطی که به معلمان بیاحترامی کرده، حرمت آنان را حفظ نمیکنند، به درستی متنبه نشده، به بیاحترامیهای خود ادامه میدهند.
به عبارت دیگر، سیستم تربیتی مدرسه و نظام آموزشی با دانشآموزانی که احترام معلمان را نگه نمیدارند برخورد جدی و مؤثر ندارد و به همین دلیل زمینه برای بیاحترامی فراهم و مساعد است. برای مثال، دانشآموزانی که به سبب بیاحترامی و معلم از کلاس درس اخراج میشود، پس از مدت کوتاهی بدون برخورد انضباطی جدی و تأثیرگذار دوباره به کلاس درس میآید.
۴٫ خانوادهها در آموزش ارزشها کمکاری میکنند:
کودک آیینه تمامنمای خانواده خویش است که هر خوبی و بدی و هر چه آن را که در آن جا میبیند و میشنود، در خود منعکس میسازد. از این رو کوشش مادران و پدران در پرورش صحیح فرزندان از بزرگترین کارهاست.
پرورش اخلاقی، تنها در مدرسهها صورت نمیگیرد، بلکه باید با کودک از روز زبان گشودن و گفتار فهمیدن به تمرین پرداخت. پیداست که نخست از کسانی انجام این وظیفه را میخواهیم که با کودک زندگی میکنند و پیوسته با اویند. آنان با کردار، گفتار و روش خود در کودک اثر میگذارند. (شبلی، ۱۳۶۱، ص ۱۷۳) بنابراین آموزش رعایت ارزشهای اجتماعی و اخلاقی باید از خانوادهها شروع شود و در مدرسه ادامه یابد. ولی متأسفانه بسیاری از والدین این ارزشها را نادیده میگیرند و آموزشهای کافی را به فرزندانشان نمیدهند.
به سخن دیگر، پایه آموزش اصول تربیتی و رفتارهای مناسب اجتماعی در خانواده نهاده میشود. اما متأسفانه در فضای فرزند سالارانهای که وجود دارد، فرزندان با ادب اجتماعی آشنا نمیشوند و نه تنها این اصول را در خانه رعایت نمیکنند، بلکه در مدرسه نیز به آن توجهی ندارند. (اینترنت) یکی از این آداب، احترام به معلم است.
علاوه بر این، از آن جا که در بسیاری از خانوادههای امروزی فرزندسالاری حکمفرماست، بسیاری از والدین در برخوردهایی که بین معلمان و فرزندانشان پیش میآید، بدون توجه به حقیقت، جانب فرزندانشان را میگیرند. این امر که معمولاً با توهین و بیاحترامی به معلم همراه است، دیوار کوتاه و نازک احترام میان دانشآموزان و معلمان را فرو ریخته، آنان را طلبکار معلمان جلوه خواهد داد. بدیهی است این گونه تربیت، کمرنگ شدن احترام به معلم را به همراه خواهد داشت.
۵٫ تغییرات جهانی، فرهنگهای بومی را تهدید و تحقیر میکند:
جهان در هزاره سوم با شتابی تصاعدی شاهد شکلگیری تحولات و دگرگونیهای عمیق در بسیاری از ابعاد است. این نو شدن تنها در ابزار و روش نیست، بلکه اندیشه و نگرش انسان به خود و جهان اطراف نیز متحول میشود. ماهیت انسان به خود و جهان اطراف نیز متحول میشود. ماهیت پیچیده و سرعت تحولات جهانی به گونهای است که شتاب فزاینده این نو شدن با دهههای قبل قابل قیاس نیست. این شتاب تصاعدی نه در تغییرات ابزاری و فناوری که حتی در ماهیت انسانی نیز رخ میدهد و این تغییر سبب پیدایی تحولات تازه در نظام تعلیم و تربیت میشود. (جعفری، ۱۳۸۲، ص۲۲)
امروزه در بسیاری از نقاط جهان، جوانان علیه جوامع سنتی در حال شورشاند و از همه نظر خود را از فرهنگ سنتی دور میدارند، مثلاً با پوشیدن لباسهای عجیب و غریب و شنیدن موسیقی خاص خود مشکل بزرگی در آموزش و پرورش پدید میآورند. آنها خواستار دگرگونی عمیق در همه شئون زندگیاند. (یارمحمدیان، ۱۳۸۲، ص۳۰)
تأثیر این فرآیند را در بسیاری از رفتارهای دانشآموزان میتوان مشاهده کرد. بعضی از دانشآموزان ایرانی نیز به فرهنگ بومی و اسلامی خویش به دیده تحقیر نگریسته، از پاسداش بسیاری از ارزشهای آن، از جمله احترام گذاشتن به معلمان، سرباز میزنند.
۶٫ امروزه معلمان تنها منبع برای کسب دانش نیستند:
در حال حاضر بخش عظیمی از افراد بشر از طریق برنامههای رادیویی و تلویزیونی و نیز سایر دستگاهها و رسانههای اطلاعرسانی که در دسترس دارند، به کسب معلومات پرداخته، عمیقاً تحت تأثیر قرار میگیرند؛ این در حالی است که در گذشته معلمان تنها منبع کسب علم و دانش بودند. دانشآموزان نیز در پرتو وسایل ارتباطی مثل ماهواره، کامپیوتر و اینترنت در اسرع وقت میتوانند از دقیقترین مسائل علمی آگاه شوند.
به علت وقوع این انقلاب در ارتباطات و فناوریهای جدید، جوانان به شدت تأثیر پذیرفته، ارزشهای جدیدی را درک میکنند و ارزشهای سنتی و هنجارهای قدیمی در صورتی که نتوانند با ابزارها و روشهای جدید و عقلانی به نسل جدید انتقال پیدا کنند، کارایی خود را از دست خواهند داد.
به عبارت دیگر، امروزه دانشآمزوان با وسایلی رو به رویند که در بعضی موارد اطلاعات و دانش بیشتری نسبت به معلم در اختیار آنان قرار میدهند. این دگرگونی و زندگی ماشینی باعث شده است که معلم ارزش و والایی خود را تا حدودی از دست داده، از احترام و ارزش او کاسته شود.
۷٫ فرهنگهای دیگر بر ما تأثیر گذاشته است:
پیشرفت سریع و حیرتانگیز تمدن صنعتی اروپا و توسعه بینظیر میدان فعالیت علوم طبیعی در غرب با همه فوایدی که در زمینههای مادی برای انسانها در بر داشت، متضمن پارهای از ثمرات تلخ معنوی و انحراف فکری نیز بود. (قربانی، ص ۳۵) جدا شدان دین از علم باعث شد که علم مطلقاً در خدمت مادیات قرار بگیرد و برنامههای آموزش و پرورش غربی و شرقی بر اساس سودجویی و رسیدن به نیازها و لذایذ جسمی و دنیوی پیریزی شود؛ و اگر هم در این جوامع تربیت اخلاقی مطرح میشود، اخلاقی است که هدفش منافع زودگذر دنیوی است. (صانعی، ۱۳۷۸، ص۳۷۵) این دیدگاه بر فرهنگ ما هم تأثیر گذاشت. رد پای این فرهنگ در جامعه ما باعث شد که ارزش و اعتبار معلم کاسته شده، احترام و تکریم او در بعضی از جاها به فراموشی سپرده شود.
۸٫ بین نهادهای مختلف تربیتی همخوانی وجود ندارد:
مسئولیت آموزش ارزشها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه، یعنی خانواده، مدرسه و نهادهای گوناگون اجتماعی مانند نهادهای سیاسی، اداری و تبلیغی است و ضروری است اهداف و فعالیتهای این نیروهای تربیتی با یکدیگر هماهنگ باشد تا فعالیت نهادهای اجتماعی در تقابل یا تضاد با فعالیتهای مدارس قرار نگیرد. (مجموعه مقالات تربیت اسلامی، ۱۳۷۹، ص ۱۲۲)
تجربه نشان داده است که واگذاری آموزش ارزشها به خانواده یا مساجد به تنهایی نتیجه مطلوب را به بار نمیآورد و از آن جا که مرجع و اساس رفتار دانشآموز، معلم، همسالان، پدر و مادر و سایر افراد خانواده، مدرسه و جامعهاند، بنابر ارزشها باید توسط همه این نهادها آموزش داده شود تا عدم هماهنگی و همخوانی بین آنها، دوگانگی، تشکیک، تعارض و تضاد را در بین دانشآموزان ایجاد نکند. هماهنگی و همسویی عوامل اثرگذار در پرورش دانشآموزان بسیار مهم و تعیینکننده است.
۹٫ ارزشها در مدرسه آموزش داده نمیشوند:
فقط والدین نیستند که تحت تأثیر فرهنگ فرزند سالاری، دانشآموزان را به خود رها کرده و دست از آموزش ارزشها و اخلاق به آنها کشیدهاند، بلکه مدارس امروزی نیز بیشتر از هر چیز به آموزش علوم، فنون و مفاهیم پرداخته و در بسیاری از موارد آموزش ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و … در آنها نادیده گرفته شده و با کمتوجهی و بیمهری قرار گرفته است. همین امر سبب شده که دانشآموزان به ارزشها، از جمله احترام به معلم بیتوجه باشند. این در حالی است که در زمانهای قدیم آموزش کتابهای اخلاق و آداب اجتماعی از مهمترین و اصلیترین مقولات آموزشی محسوب میشدند.
حقیقت این است که نظامهای تربیتی در دو سطح جهانی و محلی به میزان گستردهای تعلیم ارزشها را نادیده انگاشته و تلاش خود را معطوف به آموزشهای شناختی، ابزاری و مهارتهای فنی کردهاند.
مراد از شناختهای ابزاری دانستنیهایی است که دانشآموزان را در راه کسب درآمد یاری میکند. اما تربیت ضمیر و روح انسان که ارزشها هسته اصلی آن را تشکیل میدهند، چنان نادیده انگاشته شدهاند که گویی تعلیم ارزشها در ثانوی و فرعی است یا به عهده نهادهای دیگر مانند خانواده یا مساجد یا کلیساهاست. (همان، ص ۱۲۷)
به عبارت دیگر، امروزه تعلیم و تربیت عملاً به آمادگی برای امتحانات و به تقویت ساده حافظه بدل شده است. بدیهی است دست پروردگان این نظام آموزشی که از اخلاق و فضائل اخلاقی بهرهای نبردهاند، ارزش و احترام قابل توجهی برای معلم قائل نیستند. به قول ایرجمیرزا از آن جا که معلمان قدر معلم دانستن و احترام به او را به دانشآموزان آموزش ندادهاند، اکنون با بیمهری و بیاحترامی آنان مواجهاند.
گفت استاد: مبر درس از یاد
یاد باد آن چه به من گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود
که به تعلیم من اِستاد اُستاد
هر چه دانست آموخت مرا
غیر یک نکته که ناگفته نهاد
قدر اُستاد نکو دانستن
حیف! استاد به من یاد نداد
گر که مرده است روانش پر نور
ور که زنده است خدا یارش باد
هر چند شاعر در این شعر تا حدودی به تواضع معلم هم اشاره دارد، اما آن چه مهم است این است که معلمان این امر را نادیده گرفتهاند.
۱۰٫ شأن و جایگاه معلمی برای دانشاموزان تبیین نشده است:
همانگونه که میدانیم علت توجه بیش از اندازه اسلام به احترام و تکریم معلم، ارزش و اعتباری است که برای علم و فواید آن قائل است. متأسفانه ارزش و جایگاه علم، عالم و معلمی در هیچ جای نظام آموزشی به دانشآموزان تعلیم داده نمیشود.
بدیهی است اگر دانشآموزان با فلسفه احترام به معلم و تکریم او آشنایی داشته، از دلایل آن آگاه نباشند، با رغبت و تمایل بیشتری به این امر میپردازند. اما با کمال تأسف در هیج دوره آموزشی مقام معلم، اهمیت و اعتبار آن به خوبی و به طریق علمی همراه با فلسفه و بایدها و نبایدهای آن برای دانشآموزان تشریح نشده است تا آنان با پی بردن به اهمیت و اعتبار معلم در احترام و تکریم او کوشا باشند. علاوه بر این از آن جا که به علت سیاستهای اشتباه و نادرست فرهنگی، سیاسی و اقتصادی امروزه ارزش پول، دارایی و ثروت از علم و دانش بیشتر شده است، دانشآموزان تمایل چندانی به علم و دانش و صاحبان آن ندارند.
دانلود مقاله درمورد احترام معلم و دانش آموز
مطالب مرتبط بیشتر:
بررسی رابطه تیپ شخصیت درونگرا و برونگرا با ارتباط پنهانی…
پایان نامه بررسی میزان اضطراب و ارتباط پنهانی با جنس…
بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی بین…
پایان نامه بررسی تاثیر ورزش بر روی استرس دختران دانشجو…
پایان نامه بررسی تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی…
بررسی تاثیر بازی گروهی و با قاعده مدارس آمادگی بر…
پایان نامه بررسی میزان افسردگی دختران و پسران دانشجو
مدیریت منابع انسانی
پایان نامه بررسی نظرسنجی پدیده وندالیسم در بین نوجوانان
بررسی عملی بودن اعتبار روایی و نرم یابی پرسش نامه…
پایان نامه بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی
پایان نامه بررسی عوامل موثر بر گسترش روحیه خدمتگذاری در…
پایان نامه بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان
پایان نامه بررسی علل طلاق و رابطه آن با فرار…
تحلیل مردم شناختی تلویزیون و فرهنگ پذیری در خانواده
تحلیل مردم شناختی تلویزیون و فرهنگ پذیری در خانواده
فهرست مطالب
بخش اول:
۱-۱ پیش گفتار۲
۱-۲ مقدمه۳
۱-۳ بیان مسئله۴
۱-۴ اهمیت و ضرورت تحقیق۶
۱-۵ هدف ها ی پژوهش۷
۱-۶ سوالات پژوهش۸
۱-۷ پیشینه تحقیق۹
۱-۸ جامعه مورد بررسی۱۲
۱-۹ روش تحقیق۱۳
۱-۱۰ کلید واژگان۱۴
بخش دوم :
۲-۱ فرهنگ۱۶
۲-۲ فرهنگ از منظر صاحبنظران علوم اجتماعی۱۸
۲-۳ خصوصیات فرهنگ۲۱
۲-۴فرهنگ به واقعیت معنا می بخشد۲۳
۲-۵ فرهنگ پدیده ای فراگیر است۲۳
۲-۶ فرهنگ امری مشترک است۲۳
۲-۷ فرهنگ یاد گرفتنی است۲۳
۲-۸ فرهنگ به عنوان یک رفتار اکتسابی۲۴
۲-۹ سطح های فرهنگ۲۵
۲-۱۰ طبقه بندی فرهنگها۲۵
۲-۱۱ ابداع فرهنگ پذیری۲۶
۲-۱۲ فرهنگ پذیری۲۷
۲-۱۳ نوسازی مفهوم فرهنگ۲۸
۲-۱۴ عناصرمهم در فرهنگ پذیری۲۹
۲-۱۵ روند ها و متغیرهای فرهنگ پذیری۳۰
۲-۱۶ انواع فرهنگ پذیری۳۰
-۱۷ انواع فرهنگپذیری از منظری دیگر۳۲
۲-۱۸ آژانس های فرهنگ پذیری۳۲
۲-۱۹ ماهیت رسانه۳۶
۲-۲۰ رسانه و فرهنگ پذیری۳۶
-۲۱ کارکردهای رسانه ها۳۷
۲-۲۲ رسانه ها و تغییر ارزشهای سنتی و شکاف نسلی۳۸
۲-۲۳ طبقه بندی نیاز های مرتبط با رسانه۴۵
۲-۲۴ تلویزیون۴۵
-۲۵ ویژگی های تلویزیون۳۶
۲-۲۶ تلویزیون به عنوان ابزاری فرهنگی۴۶
۲-۲۷ تلویزیون از دید نظریه پردازان۴۶
۲-۲۸ قدرت تلویزیون۴۸
۲-۲۹ کارکردهای مثبت تلویزیون۴۹
۲-۳۰ جنبه ها ی اجتماعی شدن کودکان۵۰
۳۱ کارکردهای منفی تلویزیون۵۱
۳۲ نقش ها و وظایف وسایل ارتباطی۵۳
۲-۳۳ کودک کیست۵۴
۲-۳۴ ویژگی های کودک در دوره ابتدایی۵۴
۳۵ قابلیت های کودک نسبت به تلویزیون۵۶
۲-۳۶ ارتباط کودک و تلویزیون۵۷
۲-۳۷ کودکان قربانیان تلویزیون۵۸
۳۸ چهارچوب نظری۵۹
نظریه فرهنگ و شخصیت۵۹
نظریه کنش متقابل نمادین۶۰
نظریه کارکردگرایی۶۱
بخش سوم:
۳-۱ مقدمه۶۳
۳-۲ تلویزیون و تغییر در الگوهای گذران اوقات فراغت کودکان۷۰
۳ تلویزیون و تغییر در عادات و سلایق کودکان۷۳
۳-۴ تلویزیون و تغییر در باورها نگرشها و ارزشهای کودکان۷۵
۳-۵ تلویزیون و تغییر در فرهنگ تغذیه۷۹
۳-۶ تلویزویون و تغییر در ادبیات کودکان۸۰
۷ سوالات پرسیده شده از والدین۸۱
۳-۸ مصاحبه با والدین۸۱
۳-۹ مصاحبه با مربیان۸۶
۳-۱۰ نتیجه گیری۸۷
فهرست منابع۹۱
چکیده انگلیسی
فهرست نمودارها
نمودارعنوان
نمودار شماره ۱: نمودار سطح تحصیلات والدین۶۶
نمودار شماره ۲: حدود ساعات تماشای تلویزیون۷
نمودار شماره ۳: اولیت تماشای برنامه های تلویزیون۶۸
نمودار شماره ۴: علت تماشای تلویزون۶۹
چکیده:
رسانه ها به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی، کارکرد انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی و ارزش های جوامع را بر عهده دارند، در عصر کنونی با توجه به نقش بارز آن ها در جامعه و اطلاع رسانی پیرامون موضوعات اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی، سعی میکنند الگوهای نوینی را به جوامع وارد کنند، که جایگزین فرهنگ ها و ارزش ها و الگوهای سنتی میشوند و در این رهگذر رسانه ها، به عنوان عاملان تغییر و تحول در ارزش ها و هنجارها مطرح هستند و به طوری که سنت ها را به مبارزه می طلبند و به صورت یک عامل مؤثردر دگرگونی نگرش ها و رفتارهای نسل جدید عمل می کنند و همین امر میتواند منجر به شکاف نسلی وعدم انتقال تجربیات نسل گذشته به نسل فعلی شود در دوران کنونی نقش نهادهای اجتماعی همانند خانواده ، مدرسه و همسالان در اجتماعی کردن و فرهنگ پذیری کودکان ضعیف استو در مقابل ، روز به روز بر اهمیت و نقش رسانه ها افزوده می شودتا جایی که برخی از نظریه پردازان ارتباطی بر این باورند که رسانه ها الویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، اینکه به چه چیزی فکر کنیم را به ما می آموزندبر همین اساس با توجه به نقش تأثیر گذار رسانه،بالاخص تلویزیون، بر تمامی اعضای جامعه، مخصوصاً کودکان که فرآیند فرهنگ پذیری در آن ها یک سویه انجام می گیرد و در مقابل این وسیله تأثیر پذیر ، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل مردم شناختی تلویزیون به عنوان یکی از رسانه های فراگیر و گسترده و در دسترس همگان بر فرهنگ پذیری کودکان در خانواده است که برای رسیدن به این منظور علاوه بر پژوهش اسنادی و کتا بخانه ای از ۵۰ دانش آموز دختر اول و دوم ابتدایی مدرسه مهدا واقع در خیابان دیباجی جنوبی در منطقه ۳ تهران مصاحبه به عمل آمد ومحقق به مشاهده مشارکت آمیز در جامعه آماری پرداخت وطی پژوهش این مسئله بدست آمد که تلویزیون باعث تغییراتی در باورها و ارزش ها ،عادات و علایق ،الگوهای فراغت ،ادبیات و فرهنگ تغذیه دانش آموزان مورد بررسی شده که میزان این تغییرات در دانش آموزانی که بیشتر تمایل به تماشای برنامه های تلویزیون داشتند و والدینی که توجه و نظارت کمتری نسبت به نوع برنامه ها و تعداد ساعات تماشای کودکان خود داشتند بیشتر و قابل لمس تر بود
بخش اول :کلیات وروش ها
فصل اول :پیش گفتار
فصل دوم :مقدمه
فصل سوم:بیان مسئله
فصل چهارم:اهمیت و ضرورت تحقیق
فصل پنجم :هدف های پژوهش
فصل ششم :سئوالات پژوهش
فصل هفتم:پیشینه تحقیق
فصل هشتم:جامعه مورد بررسی
فصل نهم :روش تحقیق
فصل دهم :کلید واژگان
۱-۱پیش گفتار :
تلویزیون در دنیای امروز، گسترده ترین رسانه است به گونه ای که حتی کامپیوتر و شبکه جهانی اینترنت هم نتوانسته رقیب قدرتمندی برای آن باشد، امروزه این رسانه تا دور افتاده ترین روستاها راه افتاده و آنتن های آن را میتوان بر فراز آپارتمان های مرتفع تهران تا طیف خانه های پست و کوتاه روستاها مشاهده کرد، از این روست که می توان تلویزیون را یک دانشگاه وسیع با مخاطبانی در طیف های مختلف در نظر آورد که البته ، کودکان به عنوان جدی ترین و بیشترین مخاطبان برنامه های تلویزیونی مطرح می باشند و تأثیر پذیری آنان بیش از دیگرگروههای سنی استکودکان ارزش ها و باورها و مفاهیم فرهنگی و روش های زندگی و واکنش به تحریکات محیطیو غیره را از تلویزیون می آموزند و امروزه نقش رسانه ها در فرهنگ پذیری اولیه کودکان و فرهنگ پذیری دراز مدت بزرگسالان به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته است و به عنوان عاملی مهم در فرآیند اجتماعی کردن و انتقال مفاهیم فرهنگی ایفای نقش می کند و رسانه ها برای ایجاد فرهنگ پذیری دو گونه از الگوهای رفتاری را به مخاطب ارائه می دهند: الگوهای رفتاری فردی و الگوهای رفتاری اجتماعی که منجر به جامعه پذیری می شود
-۲ مقدمه:
شتاب فرایند پیشرفت های فن آوری در دنیای معاصر و تحول سریع درامر ارتباطات ،مرکز ثقل تحولات اجتماعی بوده و در دهه های اخیر شاهد تحولات سریع و گسترده ای در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی و از جمله خانواده بوده ایم نهاد خانواده تحت تأثیر عوامل متعدد درونی و بیرونی، این تغییراترا تجربه کرده و شکی نیست که رسانه گسترده ای همچون تلویزیون، در فرهنگ سازی اعضای خانواده، بالاخص کودکان ، جایگاه بسیار برجسته ای دارد و تلویزیون در کنار پدر و مادر وفرزند، فرد چهارم خانواده است و از نظر آگاهی رسانی و راهنمایی چند جانبه ، مهم ترین و نزدیک ترین و سریع ترینابزار درک اطلاعات به شمار می رود
بنابراین جایگاهی که تلویزیون ،در انتقال ارزش ها و پیام ها و تثبیت یا تغییر و تزلزل فرهنگ ها و ارزش پیدا کرده است، بسیار حساس و خطیر است و گستردگی استفاده از این ابزار و داشتن مقبولیت گسترده نزد عموم مردم بر اهمیت موضوع می افزاید
شته از تأثیر گذاری عمومی و اجتماعیتلویزیون، کودکان، از اثر پذیری بیشتری نسبت به این رسانه برخوردارند و اثر گذاری آن تا آنجا است که متخصصین آن رااز ارکان مهم تربیتی میشمارند
مورد تاثیر تلویزیون در فرهنگ خانواده
فرهنگ تلویزیون در خانواده ها
دانلود کامل تحلیل مردم شناختی تلویزیون و فرهنگ پذیری در خانواده
مطالب مرتبط بیشتر:
نقش مددکاران اجتماعی در رابطه با حمایت و جلوگیری از…
پایان نامه بررسی و شناخت علل اعتیادزدگی معتادین در حال…
پایان نامه بررسی میزان اضطراب درمیان زنان شاغل و خانه…
بررسی نقش فشارهای عصبی در کارآیی مدیران
تاثیر آموزش های دانشگاه علوم انتظامی در ایجاد مهارتها و…
تاثیر اسباب بازی در بهبود کودکان پیش دبستانی بستری در…
بررسی عوارض مختلف ناشی از مهاجرتهای بین المللی و تاثیر…
بررسی تاثیر فرزند ناتوان هوشی بر کارکردهای مختلف خانواده
پایان نامه توانمند سازی کارکنان کلید بهره وری سازمان
بررسی رابطه بین سبک اسناد و سلامت روانی در بین…
بررسی رابطه تیپ شخصیت درونگرا و برونگرا با ارتباط پنهانی…
پایان نامه بررسی میزان اضطراب و ارتباط پنهانی با جنس…
بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی بین…
بررسی تاثیر بازی گروهی و با قاعده مدارس آمادگی بر…
دانلود کامل تحلیل مردم شناختی تلویزیون و فرهنگ پذیری در خانواده
تاثیر برنامه های ماهواره ای بر رشد اجتماعی نوجوانان
تاثیر برنامه های ماهواره ای بررشد اجتماعی نوجوانان
فصل اول ۳
مقدمه ۴
بیان مسئله ۵
اهمیت ضرورت پژوهش ۶
هدف کلی۷
تعاریف نظری پژوهش۸
فصل دوم۹
رشد اجتماعی نوجوان ۱۱۰
رشد اجتماعی نوجوان ۲ ۱۳
رشد اخلاقی و اجتماعی جوانی۱۵
رشد اجتماعی۱۶
تصمیم دشوار برای ماهواره ۱۷
تاثیر مادر در رشد اجتماعی کودک ۲۰
رشد بدنی تند ۲۱
رفتارهای ناهنجار نوجوان ۲۲
چرا رشد اجتماعی ضروری است ۲۵
رشد و تکامل اجتماعی۲۶
تغییر رفتار اجتماعی در نوجوانی۳۰
دیدگاه های مختلف در مورد رشد اجتماعی۳۱
تعریف ارتباط ۳۳
کارکردهای وسایل ارتباط جمعی ۳۴
وضعیت تلویزیون ایران ۳۷
اثرات ووسایل ارتباط جمعی ۴۲
نقش آموزشی و آگاهی بخشی ۴۳
رسالت ووظایف ارتباط جمعی۴۶
عوامل موفقیت رسانه ها در جلب مشارکت مردم ۴۸
نقش رسانه ها در شگل گیری افکار عمومی ۵۰
درد تنهایی۵۳
قضاوت۵۷
انتقاد۶۰
سوال های زیاد و نامناسب ۶۶
احساس گناه ، پشیمانی ، تاسف۷۱
فصل سوم۷۳
جامعه آماری مورد مطالعه ۷۴
تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری۷۵
روش اجرای پژوهش۷۹
فصل چهارم۸۱
مقدمه ۸۲
جدول آماری پژوهش۸۳
فصل پنجم ۸۶
بحث و نتیجه گیری۸۷
محدودیت های پژوهش ۹۰
پیشنهادات پژوهش۹۱
منابع و ماخذ ۹۲
چکیده
رشد اجتماعی فرآیندی است که از طریق آن فرد، آگاهیها، ارزشها، برقراری روابط اجتماعی و مهارتهای اجتماعی را کسب می کند و این اکتسابات او را قادر می سازند که با جامعه وحدت یابد و به نحوی انطباق یافته رفتار کند). نظیری، ۱۳۸۱)
مسئله ماهواره در سطح بین الملل در سال ۹۶۷ در کمیته فرعی حقوقی استفاده صلح جویانه از فضای ماورای جو مطرح شد. یعنی پخش مستقیم ماهواره هنگامی مورد توجه قرار گرفت که تحولات تکنولوژی آنچنان پیشرفته نبوده و به گفته دکتر داود باوند، کارشناس حقوق بین الملل و استاد دانشگاه هدف اولیه استفاده از ماهواره در دهه ۶۰ بیشتر برای توسعه آموزش از جمله مبارزه با بی سوادی بود، بخصوص در جوامعی مثل: استرالیا، روسیه و هند که قلمرو گسترده ای داشتند روستاهای دور دست نمی توانستند از امکان آموزشی و تحصیل برخوردار باشند). هاشمی، (۱۳۸۱
اینک در پژوهش حاضر نظر بر این است که بدانیم این تکنولوژی پیشرفته چه رابطه ای با رشد اجتماعی نوجوانان جامعه کنونی ما دارد؟ فرضیه های پژوهش عبارتند از:
ـ بین تماشای برنامه های ماهواره و رشد اجتماعی نوجوانان ۱۵ الی ۱۸ ساله رابطه وجود دارد.
ـ بین دختران و پسران دبیرستانی در میزان رشد اجتماعی تفاوت وجود دارد.
جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است که از کلیه نوجوانانی که در سال تحصیلی ۸۶۸۵ در دبیرستانهای شهر ابهر مشغول به تحصیل می باشند و نمونه پژوهش عبارت است از ۳۰ نفر نوجوانی با گرایش به برنامه های ماهواره که حداقل روزانه یک ساعت به تماشای برنامه های تلویزیونی ماهواره مشغولند و ۳۰ نفر نوجوانی که هیچ علاقه ای به تماشای این برنامه ندارند. از این میان نیمی از این افراد را دختران و نیمی دیگر را پسران تشکیل می دهند.
پس از انتخاب جامعه و نمونه تعدادی از نوجوانان مدارس دولتی انتخاب و پس از مصاحبه از آنان، نتایج دسته بندی شده و با توجه به اهداف و سوالات پژوهش مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصل عبارتند از:
۱ـ رابطه معنا دار و معکوس بین تماشای ماهواره و رشد اجتماعی وجود دارد بطوری که هر چه تمایل به تماشای ماهواره بیشتر باشد رشد اجتماعی ضعیفتر خواهد بود.
فاوت بین دختران و پسران نوجوان در میزان رشد اجتماعی معنا دار است. بدین صورت که پسران بیش از دختران رشد اجتماعی دارند.
ارتباط ماهواره و رشد اجتماعی جوانان
ماهواره و جوانان
افکار عمومی و ماهواره
تاثیر ماهواره بر روی جوانان
دانلود کامل تاثیر برنامه های ماهواره ای بر رشد اجتماعی نوجوانان
مطالب مرتبط بیشتر:
بررسی رابطه تیپ شخصیت درونگرا و برونگرا با ارتباط پنهانی…
پایان نامه بررسی میزان اضطراب و ارتباط پنهانی با جنس…
بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پایان نامه بررسی و مقایسه اختلال شخصیت ضد اجتماعی بین…
بررسی تاثیر بازی گروهی و با قاعده مدارس آمادگی بر…
مدیریت منابع انسانی
پایان نامه بررسی نظرسنجی پدیده وندالیسم در بین نوجوانان
بررسی عملی بودن اعتبار روایی و نرم یابی پرسش نامه…
پایان نامه بررسی ناسازگاری کودکان پیش دبستانی
پایان نامه بررسی عوامل موثر بر گسترش روحیه خدمتگذاری در…
پایان نامه بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان
پایان نامه بررسی علل طلاق و رابطه آن با فرار…
پایان نامه سلامت روانی افراد در ازدواج های سنتی نیمه…
پایان نامه بررسی رابطه تیپ شخصیت درونگرا و برونگرا
بررسی و مقایسه ادراک شنیداری کودکان نارسا نویس
دانلود کامل تاثیر برنامه های ماهواره ای بر رشد اجتماعی نوجوانان